رسیدگی به تاریخ بازاریابی همانند بقیه علمها، از مقوله های دلپذیر برای کسانی است که در این حیطه فعالیت میکنند. بعضی هم اعتقاد دارند بررسی درباره ی زمان گذشته، پیشگویی زمان آینده و نقشه ریزی و با دقت به تغییرها استعانت هایی میکند و آگاهی بهتر را در رابطه با بازاریابی این دوره می‌دهد.
بازاریابی پیش از پیدایش اینترنتراه و رسم بازاریابی از گذشته های دور در میان تاجران و در بازار رایج بوده است است. که ساده ترین نوع آن تلاش برای قانع کردن افراد برای خرید محصولاتشان ،و در این میان افرادی که در برقراری ارتباط با دیگران تلاش بیشتری داشتن در معامله موفق تر بودند.
با توسعه ی علم و فن بازاریابی گونه ی سختتری به خودش گرفت. تولید محصولات فراوان با قیمت مناسب با بهره گیری از ماشین‌های صنعتی سبب شد تا تولید انبوه تری در اختیار خریداران قرار گیرد در این عرصه رقبا برای فروش محصولات بیشتر شوند.
از دهه ی شصت میلاد کارشناس بازاریابی، ریاست بازاریابی و نقشه کشی راهبردی بازاریابی نمونه ای از موضوعات با اهمیت و واجب برای تجارت به حساب می آیند.
در دهه ی نود میلاد تحولات اساسی دیگری در صنعت بازاریابی رقم خورد. و آن هم هنگامی بود که کمپانی ها و بازاریان دریافتند با فرم دادن به برند برای تجارت می‌توانند فروش خود را در بازار افزایش دهند.
و اما پس از پیدایش اینترنت بازاریابی شکل تازه ای به خود گرفتکلمه ی بازاریابی دیجیتالی که نام دیگر آن دیجیتال مارکتینگ است نخستین بار در هزارو نهصد و نود مورد بحث قرار گرفت.
نخستین محرکه پیدایش اینترنت به وسیله سازمان یاهو ایجاد شد. پیروزی سازمان یاهو در اولین سالهای تلاش محرک جست‌وجوی خود سبب شکل گیری سازمانهای اینترنتی جدیدی همانند : میکروسافت (MSN) ، HotBot ، LookSmart و گوگل شده است.
نخستین پویش مرمی آنلاین به وسیله ی سازمان بریستول-مایرز اسکوئیب (Bristol-Myers Squibb) افتتاح شد و خیلی هم در کار خود موفقیت بود. به صورتی که در اولین روز ، سه هزار شخص اسم خود را در فهرست مشتریان برای بهره برداری از فعالیتها ثبت کردند. و سر انجام بازاریابی آنلاین یا بازاریابی دیجیتالی رایج شد و کمپانیهای توانمندی در این عرصه اقدام به کار کردند.
پس از آشنایی با نحوه ی شکل گیری بازاریابی در زمانهای مختلف اکنون بهتر است با مفهوم بازاریابی آشنا شویم.
واژه بازاریابی چنان به محیط زیست و حیات ما ورود کرده است که احتمالا در اولین نظر که این پرسش که بازاریابی چیست کمی خنده دار باشد:
با خود میگوییم که بازاریابی ،بازاریابی است این چه سوال مسخره ای که میپرسند .
ولی چنانچه با دقت بیشتری به این مطلب نگاه کنیم متوجه میشویم که بیان کردن یک توضیح دقیق از محتوای بازاریابی کار چنان انسانی نیست. در حقیقت چه نوع کار از یک تجارت بازاریابی به حساب می آید و کدام یک بازاریابی محسوب نمیشود ؟
اما هم اکنون در ایران تعداد زیادی از شرکت ها متاسفانه بازاریابی را یک واژه ی همطراز برای واژه بازاریابی می دانند و معتقد هستند هیچ چیز بیشتر از آن نمیتوان باشد.
ولی ما امروزیها، به عنوان یه گروه پویا در این عرصه، خوب می دانیم که مقوله بازاریابی خیلی پیچیده تر و وسیع تر از تبلیغات می باشد. و به همین خاطر بود که قصد کردیم مقاله ای در رابطه با مفهوم بازاریابی بنویسیم. و در این نوشته، به علت یافتن یک توصیف شایسته از بازاریابی، به سراغ صحبتهای متخصصهای بین المللی در این زمینه ( که با اندکی گردش در اینترنت توانستم آنها را بیابیم ) رفتیم و عقیده ی هر کدام از آنها را درباره ی بازاریابی پیدا کنیم. اکنون به برسی تعدادی از این تعاریف می پردازیم .
مفهوم بازاریابی از دید یک نابغه در عرصه ی مارکتینگ، رجیس مک کنا معتقد است هر فعالیتی که انجام می دهیم قسمتی از بازاریابی است
یکی از موثرترین اشخاص در به وجود آمدن کلیات و بنیاد خرید و فروش و تجارت امروزی و پیشرفته پیتر دراکر است. او اعتقاد دارد: بازاریابی به غیر از این که مقوله ای بی اندازه وسیع تر از فروش است، که به هیچ عنوان به یک حرفه ی خاص و مشخصی محصور نمیشود و همه ی قسمتهای یک تجارت را شامل میگردد.
یکی از مشاوران معروف بازاریابی جی بائر است که موسسه ی بازاریابی Convince & Convert را راه اندازی کرده است. توصیف او از معنای بازاریابی، با وجود ساده بودن، حرفهای بسیار برای بیان کردن دارد. فعالیت بازاریابی تنها برای فروختن محصولات نیست بلکه باید عملی انجام دهد که خریداران پیغام تجارت ما را انتقال دهند
نام جی کانرد لوینسون شاید به گوش همه آشنا باشد.او همان شخصی است که بر ضد روشهای قدیمی بازاریابی شورش کرد و یک راه و روش جدید و نو بازاریابی به نام گوریلا مارکتینگ ( بازاریابی چریکی ) را به دنیا معرفی کرد. او مفهوم بازاریابی را چنین بیان میکند: بازاریابی هر گونه فعالیتی است که خرید و فروش شما، با هر شخصی داشته باشد، که قسمتی از معامله شما نیست. بازاریابی همچنین واقعیتی است که دوست داشتنی شده است. بازاریابی یک حرفه است تا با آن سبک فکر و ذهن آدمها را تغییر دهید. بازاریابی مهلتی است برای شما تا از تجارت خود منفعت ببرید.
و در پایین به تعریف های دیگری از بازاریابی دیجیتالی یا دیجیتال مارکتینگ می پردازیم.
آن هَندلی : بازاریابی همه ی ان چیزی است که شما ساخته اید و یا آن را به نمایش گذاشته اید و داستان شما را نقل کند.
استیو داوسون : بازاریابی تولیداتی می باشند که بر نمی گردند و خریدارانی هستند که باز می آیند.
و اکنون برای شما این سوال پیش می آید که به چه علت من به یک نقشه ی بازاریابی احتیاج دارم ؟
یک کارور موفق از هر تجارتی بایستی شناخت کافی از تولید یا خدمت رسانه هایی را که به خریداران عرضه می کند داشته باشد و آگاهی داشته باشد که این محصولاتی که به مشتریان ارائه می دهد چه فرقی با کالاهای رقیبان دارد.
ایده ی بازاریابی خوب می‌تواند به آشنایی با مزیتها ،خصوصیتها و اختلافهای ویژه ی یک کالا و نیز روش های جذب کردن صنف شایسته از مشتری و مسلماً به وفادارکردن آنها به شما و محصولتان کمک می کند.
ایده ی بازاریابی در حقیقت یکی از اساسی ترین قسمتهای تجارت شما است.
یک ایده ی بازاریابی مناسب، شما را با هدف های واضح مانوس میکند؛ به گونه ای که میشود پیشرفتها و نتیجه ی فعالیتهایتان را در بازاریابی تان محاسبه کنید.
تبلیغات در حقیقت منتشر کردن پولی، همگانی و غیر خصوصی پیغامهای گوناگون درباره ی کالاها و محصولات یک شرکت از راه یک دلال برای خریداران کنونی و خریداران فی نفسه می باشد. در صورتی که بازاریابی یک پروسه ی برنامه ریزی، انجام و نظارت قاعده مند است که به خاطر متصل کردن فروشنده و مشتری ارائه میشود.
در حقیقت تبلیغ یک قسمت از روند عمومی بازاریابی است. قسمتی که وظیفه انتشار کردن آگهی کالا و فعالیتها شما میان اشخاص گوناگون و جامعه هدف را مسولیت دارد. تبلیغ هم حاوی قسمتهای جداگانه ای مانند مکانهای گوناگون تبلیغاتی و مقدار بهرگیری از هر یک را در بر می گیرد. وسایل و افزارهای ارتباطی که تبلیغات بر روی آنها صورت می گیرد عبارت است از تلویزیون، رومه رادیو و اینترنت می باشد . تبلیغات عموما بیشترین قسمت از درامدهای بازاریابی را مختص خود کرده است.
در حقیقت بازاریابی همه ی فعالیتهایی است که شما برای وصل شدن و قانع کردن کسانی که در اینده ممکن است از مشتریان محصولات شما باشند انجام میدهید و اما عملیات فروش حاوی فعالیتهای آتی میشود که در اخر بایستی سبب بستن پیمان نامه یا خریداری کردن محصول و کالا شود. به طور مثال بخش بازاریابی یک پویش مردمی برای استخدام مسئولان برتر موسسه ها ارائه می کند و پس از آن بخش فروش با همه ی اشخاصی که به گونه ای برای خرید محصولات از خودشان رغبت نشان داده اند، ارتباط برقرار می کنند و درباره ی کالاها و مزیتهای بهره گیری از آن شرح می‌دهند.
پس بازاریابی یعنی : همه ی آن کارهایی را که یک محصول یا تولید را از تولید کننده به دست مشتری نهایی خود می‌رساند.
کارهای بازاریابی را می شود با توجه کردن به چهار قسمت کلی آن که شامل کالا، نرخ، تبلیغ و پخش شناسایی کرد.
در اولین قسمت، احتیاجات جامعه شناسایی میشود و کارکرد کلی کالا برنامه ریزی میشود. در دومین قسمت بازاریابی نرخ کالا مشخص میشود. و در سومین مرحله‌ی آن مشخصات کالاها از راه انواع روشهای تبلیغاتی مانند تلویزیون، رادیو و اینترنت به خریدارانی که اطلاعات چندانی از وجود و خصوصیات این محصولات ندارد منتقل داده میشود. و در آخر در قسمت چهارم کالا پخش و توزیع میشود و به دست خریداران می رسد.
و ما با بازاریابی چه اهدافی را دنبال می کنیم؟
۱- نظر بازار هدف جذب شود
۲- پروسه ی خریداران برای تصمیم گیری در انتخاب اسان شود
۳- یک کار ساده، بی ضرر و کاملا واضح به خریداران پیشنهاد شود
ولی بایستی به خاطر داشته باشیم که همه ی این فعالیت ها در آخر به دلیل افزایش میزان فروش کالا صورت می گیرد.
این متن دومین مطلب آزمایشی من است که به زودی آن را حذف خواهم کرد.
زکات علم، نشر آن است. هر
وبلاگ می تواند پایگاهی برای نشر علم و دانش باشد. بهره برداری علمی از وبلاگ ها نقش بسزایی در تولید محتوای مفید فارسی در اینترنت خواهد داشت. انتشار جزوات و متون درسی، یافته های تحقیقی و مقالات علمی از جمله کاربردهای علمی قابل تصور برای ,بلاگ ها است.
همچنین
وبلاگ نویسی یکی از موثرترین شیوه های نوین اطلاع رسانی است و در جهان کم نیستند وبلاگ هایی که با رسانه های رسمی خبری رقابت می کنند. در بعد کسب و کار نیز، روز به روز بر تعداد شرکت هایی که اطلاع رسانی محصولات، خدمات و رویدادهای خود را از طریق
بلاگ انجام می دهند افزوده می شود.
این متن اولین مطلب آزمایشی من است که به زودی آن را حذف خواهم کرد.
مرد خردمند هنر پیشه را، عمر دو بایست در این روزگار، تا به یکی تجربه اندوختن، با دگری تجربه بردن به کار!
اگر همه ما تجربیات مفید خود را در اختیار دیگران قرار دهیم همه خواهند توانست با انتخاب ها و تصمیم های درست تر، استفاده بهتری از وقت و عمر خود داشته باشند.
همچنین گاهی هدف از نوشتن ترویج نظرات و دیدگاه های شخصی نویسنده یا ابراز احساسات و عواطف اوست. برخی هم انتشار نظرات خود را فرصتی برای نقد و ارزیابی آن می دانند. البته بدیهی است کسانی که دیدگاه های خود را در قالب هنر بیان می کنند، تاثیر بیشتری بر محیط پیرامون خود می گذارند.
درباره این سایت